جاده ها ی شهر، پر از خطر تر افیک

زنده‌گی ام را از اینجا آغازنمودم

آزادی

آزادی توته نان نیست که اربابی به برده¬گانش دهد، آزادی پوقانه نیست که روز انتخابات عکس رییس جمهور را به آسمان بلند نماید، بلکه آزادی خون است، آزادی هوا است که انسان هر لحظه به آن نیاز دارد. آزادی همچون بال¬های است برای پرنده که اورا قادر به پرواز می¬نماید آزادی هم¬چون حس است برای کودک که او را قادر به لبخند می¬کند. بلی من از آزادی این¬گونه برداشت دارم. چون من آزاد به دنیا آمده¬ام، آزاد پرورانیده شده¬ام. آزادانه تصمیم می¬گیرم، آزادانه زنده¬گی می¬کنم و شعارم آزادی است.
آری آزادی حس قشنگ است که انسان از کودکی شیفته آن می¬باشد و آن را سر مشق زند¬ه¬گی اش قرار می ¬دهد من خوب به یاد دارم زمان کودکی وقتی استاد برایم مشق می¬داد آزادی کلمه بود که من در نوشتن آن نمره بیست می¬گرفتم و آن قدر آن کلمه را دوست داشتم که آغاز هر صفحه¬ی دفترچه¬ام با آن آغاز می¬گردید و در آن زمان آرزو داشتم تا بزرگ شوم و به مردان جامعه¬ام درس آزادی دهم اما در آن زمان من فقط به اندازه¬ای فکر کودکانه ام آزادی را می¬شناختم و دقیقن اگر کلمه آزادی قابل خرید می¬بود تمام پول¬هایم را جمع می¬نمودم و آنرا صرف خرید آزادی می¬نمودم تا پدر، مادر، برادر و خواهر کوچک¬ ام هر صبح که از خواب بلند می¬شد اولین کلمه که می¬شنیدند آزادی می¬بود.
داستان آشنای من و آزادی همین بود و حال که در مرحله جوانی رسیده¬ام از کلمه آزادی هم معرفت گسترده تر در ذهنم دارم. حال من آزادی را تنها برای خودم نمی¬خواهم چون آن حس حسودی کودکانه¬ام در من وجود ندارد بلکه حالا من آزادی را برای خود، مردم و کشورم می¬خواهم و هر لحظه آزادی را آمیخته با سعادت، رفاه و خوشبختی مردم ام می¬دانم.
آزادی کشور، آزادی دین، آزادی فرهنگ و آزادی مذهب شاید واژه¬های باشند که در ذهن هر جوان افغان مانند من تجسم شود و ممکن این حقیقت باشد به دست آمدنی اما افسوس که در کشورم قبل از رسیدن به ایستگاه آزادی برای مان جابران زمانه ایستگاه¬های دیگری را ایجاد کرده اند که سالهاست رسیدن به آن ایستگاه¬ها به رویای مبدل گردیده است که شاید من هم در زنده¬گی ام به آنها نرسم. من آزادی را در چوکات صلح و آرامش ترسیم نموده بودم اما این صلح و آرامش همان ایستگاه¬های رویای مردم ما است. مردان زیادی جان دادن تا صلح به ارمغان آورند و در آن فضا زمزمه آزادی بخوانند و عده¬ای صلح را شعار شان ساختند تا آن را به شعور آزادی مبدل نمایند اما افسوس که ما فقط جان دادیم و شعار.
حقیقتی کشورم همین است ولی بدون شک برای رسیدن به هدف که در دوران کودکی ام ترسیم نموده بودم، شجاعانه، صبورانه و مشتاقانه حرکت خواهم کرد چون قرار من حرکت برای رسیدن به هدف است و مطمین هستم در این راه تنها نخواهم بود بلکه صلح، آرامش و آزادی انگیزه هر جوان افغان خواهی بود که برای رسیدن به آن آماده هرگونه حرکت صلح جویانه هستند چون این را خوب می¬دانند که برای سعادت و خوشبختی ملت به نیروی نیاز اند که با اراده ای صادق و راسخ به دنبال هدف شان برآیند وبس.
هدف ام صلح، آرامش و آزادی کشور ومردم ام به معنی واقعی آن است.
عصمت الله » رسولی»

زشت ترین مرد که با یک جمله دل زیباترین دختر را ربود!

موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید :
مرد سرشناس زشتی که با یک جمله دل دختر زیبا را ربود!
– آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت :- بله، شما چه عقیده ای دارید؟- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود»درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.نتیجه اخلاقی:راست است که دخترها از گوش خام می شوند و پسر ها از چشم
اززمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست
منبع: سیمرغ

از معبد آریاییان تا عبادت‌گاه مسلمانان!

مکان مقدس که گنجایش بیش تر از صد هزار نماز گذار را دارد، زمانی معبد کوچکی بود برای آریاییان یکتا پرست.
10298730_627900703947215_2953705259668454564_n

این بنای زیبا و شگفت انگیز با وسعت46760 متر مربع که از قدامت 1400 ساله برخوردار می­باشد، پیش از آن مکانی کوچکی چوبی بود، که یکتا پرستان زردشت آریاییان در آنجا عبادت خدایش را می­کرد. که قدامت تاریخی چندین هزار ساله را در بر داشت. این محل بعد از آن­که مردم هرات در سال 29 هجری به اسلام رو آوردند به مسجد مسلمانان تبدیل شد. این مسجد در هرات موقعیت داشته و پنجمین مسجد جامع بزرگ جهان بوده و از جمله آثار تاریخی افغانستان به حساب می­رود.

این ساختمان تا سال 414 هجری قمری مسجد بوده و بزرگان جهان اسلام؛ حضرت خواجه عبدالله انصاری و خواجه محمد تاکی تدریس می­کردند. مسجد جامع بزرگ هرات در طول تاریخ فراز فرودهای زیادی را به خود دیده است. چندین بار تخریب شده و دو باره توسط بزرگان این سرزمین ترمیم شده است.

این مسجد تاریخی در زمینی به مساحت اضافه تر از 46 هزار متر مربع اعمار گردیده اند که دارای 460 گنبد، 130 رواق، 444 فیل پایه، دوازده گلدسته، چهار ایوان، چهار دروازه، چهار کتیبه بزرگ با نوشته های آیات قرآنی، اشعار عرفانی عرفا و شاعران بزرگ، سه سراجه، یک منبرسنگی، کتابخانه با داشتنن بیش از 4 هزار جلد کتاب و وضو خانه می­باشد. گلدسته مسجد برای رساندن صدای اذان، بین 17 تا 36متر ارتفاع، 7 تا 10 متر قطرمی­باشد که هر کدام داری هشت رواق است که با کاشی فیروزه­ای ساخته شده است. ساختمان فعلی مسجد بر اساس معماری دوره تیموریان ساخته شده است. در این مسجد دیگ برونزی بسیار قدیمی و جود دارد که از هشت حصه ساخته شده است. که هنوز هم مردم آنرا معجزه آسا می­خواند.

هرات جای فرهنگ وتمدن اسلامی می­باشد. در شهر هرات بزرگان علم و فرهنگ هم­چون خواجه عبدالله انصاری… پرورش یافته است. در عین حال شهر هرات دارای آثار تاریخی زیادی می­باشد؛ از ارگ هرات( قلعه اختیارالدین) تا پل مالان، از مسجد جامع بزرگ تا مقبره گوهرشاد بیگم، از منارها تا خواجه غلتان، خواجه انصار، … که همه ساله پای تعداد زیاد از سیاحین و جهان گردان را به این ولایت می­کشاند.

گذارشگر: عصمت الله رسولی

اشرف غنی احمدزی زیر‌ ذره بین افکار عمومی

می‌گویند مصرف ماهانه عسل در ارگ ریاست جمهوری، چندین کیلو بوده و اشرف غنی احمدزی حالا دستور داده است عسل از منوی صبحانه ارگ حذف شود.
می‌گویند شمار کارگران آشپزخانه ارگ، ده‌ها نفر بوده و حالا رئیس جمهور گفته تنها به نیمی از آن کارگران ضرورت دارد.
می‌گویند به گاردهای ریاست جمهوری گفته حقوق ماهوارتان هشت هزار افغانی (نزدیک به ۲۰۰ دلار) است می‌خواهید بمانید نمی خواهید بروید. می‌گویند، خارجی‌ها بسیار فشار وارد آوردند تا عوامل حادثه پغمان اعدام نشوند اما رئیس جمهور زیر بار فشارهای خارجی نرفت.
منبع هیج یک از این «می‌گویندها» معلوم نیست و از سوی منابع رسمی نیز تائید نشده است. اما در تاکسی در رستورانت و در کوچه پس کوچه‌ها، قصه رئیس جمهور غنی احمدزی و اقداماتی از نوع آنچه در بالا ذکر شد، برسر زبانها است.
پیگیری پرونده کابل‌بانک، امضای پیمان امنیتی با آمریکا و ناتو، دیدار رو در رو با زندانیان پلچرخی، از اقداماتی است که آقای غنی را به عنوان، کسی که اراده سیاسی قاطعی برای انجام تغییرات گسترده دارد، نشان داده است.
یافتن پاسخ این سوال که دولت وحدت ملی و آقای غنی احمدزی تا چه حد ممکن است در عملی کردن وعده های خود، موفق شوند، هنوز بسیار زود است. اما گفته‌هایی که در بالا آمد نشان می‌دهد که اقدامات اخیر آقای غنی تکانه هایی را در جامعه ایجاد کرده و نیز نشانه این است که مردم انتظار تغییرات گسترده را از حکومت جدید دارند.
شاید به همین دلیل است که طرح نگرانی‌های جدی نیز به همین میزان گسترده است. نگرانی از اینکه آیا رئیس جمهور غنی احمدزی در اعمال تغییراتش سرعت بیش از حد ندارد؟ و آیا این شتاب بیش از حد او را به سرنوشت شاه امان الله خان و حزب دموکراتیک خلق دچار نخواهد کرد؟
پوشش گسترده و لحظه به لحظه رسانه های داخلی افغانستان از حوادث روز مره و تحلیل و ارزیابی کوچکترین اتفاق سیاسی و اجتماعی در این رسانه ها، سبب شده که حتی افراد عادی جامعه نیز با چالشها و مشکلاتی که هر برنامه اصلاحی در افغانستان با آن روبرو خواهد شد را بشناسند و با همدیگر بحث کنند.
به همین دلیل قصه مشکلات و چالشها نیز به همان اندازه در میان مردم گسترده و جدی است و در میان مردم عادی سوالاتی از این قبیل ایجاد کرده که آیا رقبای دیروز همکاران خوبی در آینده خواهند شد یا نه؟ و اینکه گروه‌های مختلف و چهره های تاثیرگذار سیاسی که ممکن است در نتیجه تغییرات آسیب ببینند، با دولت وحدت ملی همکاری خواهند کرد؟
بر خلاف تصور عمومی که انتظار می‌رفت اشرف غنی احمدزی نخستین اقدامش را با مشخص کردن کابینه اش آغاز کند، او گام اول را در راستایی برداشت که نشان از عزم او در مبارزه با فساد پیچیده، سیستماتیک و ریشه دار در دولت افغانستان دارد.
او در نخستین سخنرانی خود در روز مراسم تحلیف گفت در دستگاه قضایی فساد وجود دارد و او برای اصلاح آن از تمامی اختیارات قانونی خود استفاده خواهد کرد. اما واکنش شورای عالی قضای افغانستان به این سخنان آقای غنی احمدزی جدی و صریح بود و نشان داد که کار به این سادگی‌ها هم نیست، شورای عالی قضا بر استقلال قوه قضایی تاکید کرد و گفت اطلاعات آقای غنی احمدزی در مورد فساد در دستگاه قضایی دقیق نبوده است.
در حالی که حدود دو هفته از ریاست جمهوری آقای غنی می‌گذرد، اما هنوز او با وزرای قبلی که همه آنها را بعنوان سرپرست گماشته است، کار می‌کند.
عده ای تشکیل کابینه جدید را مهم ترین چالش آقای غنی می‌دانند و علت این تاخیر را ماهیت ائتلافی دولت وحدت ملی می‌دانند.
اما عبدالعلی محمدی مشاور حقوقی آقای غنی در صفحه فیسبوک خود نوشته که تاخیر در این زمینه به این دلیل است که رئیس جمهور افغانستان در حال مطالعه و بررسی ساختار کنونی حکومت است و اینکه چه تغییراتی باید در این ساختار بیاید؟
بحثی به این گستردگی در مورد رئیس جمهور غنی‌احمدزی و اقدامات اخیر او، نشانه این است که افکار عمومی، او را به دقت زیر ذره‌بین دارد. کما اینکه وقتی عمر زاخیلوال وزیر مالیه پیشین به عنوان مشاور اقتصادی رئیس جمهوری منصوب و معرفی شد، در رسانه های داخلی بحث جدی در مورد این اقدام رئیس جمهوری مطرح شد و منتقدان آقای غنی گفتند، عمرزاخیلوال خود از کسانی است که متهم به دست داشتن به فساد بوده و گماشتن او در چنین سمتی به معنی برخورد گزینشی رئیس جمهوری با پدیده فساد است.
لازم به یاد آوری است که آقای زاخیلوال از سوی هیچ دادگاهی به دست داشتن در فساد متهم نشده است.
از بگو مگوهای مردم عادی و بحث‌های رسانه‌ای که بگذریم، وضعیت در میان قشر سیاسی و نیز بازار، آرام است. بازار هنوز واکنش خاصی به آقای اشرف غنی‌احمدزی نشان نداده است. نرخ افغانی به ارزهای خارجی همان است که بود و سیاستمداران نیز با احتیاط کامل و با تکرار اما و اگرهای زیادی در مورد آقای غنی و اقدامات اخیر او سخن می‌گویند. به نظر می‌رسد بخش قابل ملاحظه ای از سیاسیون و بازارایان، قبل از نشان دادن هر واکنشی منتظرند تا چهره کامل حکومت آینده را ببینند و با خلق و خوی آن بیشتر آشنا شوند.